سروده های یزدان پاک مهر



آغاز درس زندگی فصل کتاب و میز شد!
اجرای حکم برگ ها پرونده ی پاییز شد!
سرمشق درس زندگی از ابر و باد آموختم!
سرلوحه ی نقش قلم آن ماه مهر آمیز شد!
نقاش پاییز آمد و رونق به آب و رنگ داد!
بر بوم نقاش آنچه زد طرح گل جالیز شد!
خواندم ز خط آسمان دستور آتش برق را!
اوراق نسلی سوخته سرمایه ای ناچیز شد!
علم و هنر بازیچه شد بر دفتر باد هوا!
تاریخ این جغرافیا ویرانه ی چنگیز شد!
آواز باران آمد و گل های حسرت سر زدند!
صد آفرین! برنامه اش نظمی شگفت انگیز شد!
این برگ درسی از خزان در فصل پاییزم دهد!
یزدان سرودش را بخواند آهنگ رستاخیز شد!
 


آغاز درس زندگی فصل کتاب و میز شد!
اجرای حکم برگ ها پرونده ی پاییز شد!
سرمشق درس زندگی از ابر و باد آموختم!
سرلوحه ی نقش قلم آن ماه مهر آمیز شد!
نقاش پاییز آمد و رونق به آب و رنگ داد!
بر بوم نقاش آنچه زد طرح گل جالیز شد!
خواندم ز خط آسمان دستور آتش برق را!
اوراق نسلی سوخته سرمایه ای ناچیز شد!
علم و هنر بازیچه شد بر دفتر باد هوا!
تاریخ این جغرافیا ویرانه ی چنگیز شد!
آواز باران آمد و گل های حسرت سر زدند!
صد آفرین! برنامه اش نظمی شگفت انگیز شد!
این برگ درسی از خزان در فصل پاییزم دهد!
یزدان سرودش را بخواند آهنگ رستاخیز شد!
 


آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

ناگفته های نشنیده پندهای قرآنی سایت دانش و علم دبستان عدل نصرت آباد پنج شنبه 24 آذر 1384 ساعت 17:30 عاشق شدم تا همیشه newmatlab لیراوی دشت آب و روشنی مطالب اینترنتی مباحث علمي قرآن